loading...
مجله وبلاگی | بروز ترین مجله اینترنتی
وبلاگی بازدید : 688 زمستان 1390 نظرات (0)

حالا خیلی ها او را می شناسند. در شبکه های اینترنتی، کلی درباره اش نوشته اند. تا آنجا که حتی ایرانیان ساکن آمریکای شمالی، این کاپیتان را باعث افتخار و سربلندی خودشان نزد خارجی داسته اند؛ افتخاری که باعث شده کلی به دیگران فخر بفروشند.

برترین ها به نقل از موفقیت : از مسکو آمده بود. قرار بود در فرودگاه امام به زمین بنشیند. اما چرخ های دماغه اش باز نشد و سر از مهرآباد درآورد. هواپیمای بوئینگ، در آسمان های اطراف تهران هم چرخی زد تا بنزین باکش مصرف شود و بعد، در میان نگرانی همه، به زمین نشست.

دماغ هواپیما سرخ شده بود و عرق، از سر و صورت کاپیتان هوشنگ شهبازی، سرازیر شده بود. حالا این کاپیتان پرواز و خلبان 55 ساله متولد میانه و تیم پروازش، موضوع خبرهای رسانه های مختلف شده بودند تا آنجا که حتی به دیدار رئیس جمهور و رئیس مجلس نیز رفتند تا از آنها تقدیر شود. کاپیتان شهبازی از 26 مهرماه به بعد، کلی مصاحبه انجام داده است.

حالا خیلی ها او را می شناسند. در شبکه های اینترنتی، کلی درباره اش نوشته اند. تا آنجا که حتی ایرانیان ساکن آمریکای شمالی، این کاپیتان را باعث افتخار و سربلندی خودشان نزد خارجی داسته اند؛ افتخاری که باعث شده کلی به دیگران فخر بفروشند. ویدئوی این اتفاق نیز یک میلیون و 400 هزار بازدید در شبکه های مجازی داشته است. به سراغ این خلبان 55 ساله رفتیم تا با او و در میانه این همه گرفتاری های روزانه، این ماجرا، زندگی شخصی اش و مباحثی چون موفقیت و شهرت گفت و گو کنیم.

بقیه در ادامه مطلب . . .


*الان این، چندمین مصاحبه شما در این چند روز است؟

یادم نیست، فکر کنم بیشتر از 15تا شده.

*و تکراری ترین سوالی که از شما می پرسند؟

همین شرح ماجرا که از کجا شروع و چه اتفاقی افتاد.

*جواب دادن به این سوال، برایتان خوشایند است یا نه؟

من عاشق پروازم. ده ها بار هم که از پرواز و اتفاقات آن صحبت کنم، باز خسته نمی شوم.



*این عاشق پروازبودن دقیقا یعنی چی؟

واقعا از بچگی و جوانی عاشق پرواز بودم. برایم لذتبخش است. همه سختی هایش را هم تحمل کرده ام تا به آن برسم. من از همان اوایل، درس خواندن را خیلی دوست داشتم، به خاطر همین وارد این رشته لذتبخش شدم.

*شما زمان بچگی تان، انشا می نوشتید؟

مثل بقیه بچه ها بودم دیگر، بله.

*موضوع انشا «وقتی می خواهید بزرگ شوید، چه کاره شوید؟» را یادتان هست؟

یادم نیست، مال خیلی وقت قبل است.

*چرا این قدر بچه ها توی انشاهاشان، می خواهند خلبان شوند؟

به آنها حق می دهم، کار خوب و پرهیجانی است، ولی از نظر درسی خیلی باید قوی بود تا بتوان وارد این رشته شد.

*بچه هایتان نمی خواهند پا جای پای پدر بگذارند؟

دو دختر و یک پسر دارم که تنها پسرم اظهار تمایل کرده که می خواهد این کاره شود.

*اخبار را دنبال می کنید؟ می دانید آخرین بوئینگی که بدون چرخ زمین نشسته، کی بوده؟

بله، دنبال می کنم. فکر کنم 12 سال پیش.

*تازگی ها در لهستان هم چنین اتفاقی افتاده و یک بوئینگ، بدون چرخ زمین نشسته. اتفاقا به شوخی، به بچه ها می گفتیم که از روی دست شما نگاه کرده اند!

البته امکانات فرودگاه ها و سن هواپیما و شرایط جوی و... این دو باهم متفاوت است، نمی شود مقایسه شان کرد. ما الان مدت هاست در تحریم هستیم.

*خودتان را آدم موفقی می دانید؟

سعی می کنم که آدم موفقی باشم و تمام کوششم را می کنم که این اتفاق بیفتد.

*تعریف خاصی هم از موفقیت دارید؟

فرایندی که انسان ها طی آن، تلاش می کنند موفق بوده و به سوی تکامل بروند را موفقیت می گیوند؛ از نظر زندگی، کاری، تحصیلی و...

*پس هیچ انتهایی هم ندارد؟

بله، و من همیشه همه تلاشم را دارم می کنم که به این سمت بروم.

*از دوران جوانی و نوجوانی، دنبال این بودید که به جایی برسید یا این که فقط مسیر مشخص شده را طی کردید؟

مسیر را طی کردم ولی مصمم بودم که همه تلاشم را بکنم؛ چه در فنی و حرفه ای یا دانشگاه و...

*شما که هم کارتان مهارتی و تکنیکی است و هم دانشگاهی و آکادمیک، یک سوالی بپرسم در این باره؛ یکی از مقامات آموزش و پرورش، گفته بود که جامعه ما مدرک گراست. به نظر شما مدرک گرایی خوب است؟

مدرک، به خودی خود کاری انجام نمی دهد. یک صندوقچه مدرک که داخل هواپیما بگذارید، پرواز نخواهد کرد. مطابقت می خواهند، یعنی با نادایی و دانستن و کار عملی.

*کاپیتان! شما در این یک ماه کلی معروف شدید. فکر می کنید بین معروف بودن و موفقیت، رابطه ای هست؟

باهم فاصله دارند و دو چیز متفاوت اند. ممکن است کسانی موفق باشند، ولی مشهور نباشند.

*منظورم شهرت تخصصی و در حیطه کاریشان است؟

یک نفر نزد وجدان خودش، اگر از خودش رضایت داشته باشد، به این می گویند موفق. در این جا ممکن است ارزیابی دیگران، مثل ارزیابی خودش خص نباشد.

*پس به این ترتیب، شما از خودتان راضی هستید؟

از اول هم راضی بودم. در کارم هم رضایت خاطر دارم به همین خاطر ادامه داده ام.

*شما با موفقیت فردی موافق اید یا موفقیتی که جمع را هم شامل شود؟ مثلا الان موفقیت شما جمعی تلقی می شود، چون جمعی را نجات داده و باعث افتخار کشوری شده...

با دومی موافق ترم. فکر می کنم مفید واقع شدن برای دیگران خیلی خوب است.

*فکر می کنید نفع چنین موفقیتی به خود فرد هم می رسد؟

نفع شخصی و نفع جمعی از هم جدا هستند. من هیچ وقت دنبال نفع خودم نبودم...

*منظورم نفع مادی و خودخواسته نیست، نفع غیرمادی را می گویم.

این نفع، می شود نفعی معنوی که آدم طی آن، از خودش راضی می شود که خودش نوعی موفقیت است. در این مساله، من به این نقطه رسیدم. دوست داشتم که مسافرانم سالم زمین بنشینند که در نهایت باعث رضایت خاطرم نیز شد.

*چند سال تا بازنشستگی زمان دارید؟

خلبان ها تا 60 سالگی کار می کنند. ما گواهینامه های بین المللی داریم که همه جای دنیا، یک جور ارزیابی می شود. اما این اواخر در ایران، این سن را تا 65 سالگی افزایش داده اند که بتوانند از تجربه آنها بیشتر استفاده کنند.

*حرفه شما، جزو حرفه هایی است که مهارتی بالا می خواهد. برای همیشه آماده بودن در حرفه تان، معمولا چه کارهایی می کنید؟

ما دو جور آمادگی داریم. یکی از نظر پرواز و قوانین بین المللی است که باید به شدت آپ تودیت شویم وگرنه گواهینامه های بین المللی ما باطل می شود. جنبه دیگر شامل این می شود که اگر سواد لازم برای انجام این کار را نداشته باشیم، نمی توانیم پرواز کرده و این کار را انجام بدهیم. وقتی ما از این جا می رویم توکیو، از روی ده تا کشور پرواز می کنیم که باید نسبت به امکانات پروازی و مسیریابی و ماهواره ای و... بین راه اشراف داشته باشیم که دو، سه ساعت مطالعه روزانه را نیاز دارد. به جز اینها اگر باشد، واقعا به مشکل برمی خوریم.

*یکی از دوستان جراح من می گفت که جراحی، جدا از تکنیک هایی که باید بلد باشیم، نوعی هنر و خلاقیت هم هست. یعنی در لحظه، باید کاری کنید که هوش بالای شما نحوه انجامش را مشخص می کند. کار شما هم این جوری است؟

ضمن احترام به این جراحان و ستایش کارشان، باید بگویم که خلبانی را نمی شود با شغل های دیگر مقایسه کرد. جراح اگر اشتباه کند، جان یک نفر را به خطر می اندازد، اما یک خلبان اگر اشتباه کند، حداکثر جان 400 نفر را به خطر می اندازد. جراح درصورت بروز اشتباه، جان خودش به خطر نمی افتد، اما جان خود خلبان نیز به خطر می افتد. ضمن این که در صورت اشتباه، تبعات شغلی و حیثیتی ملی و جهانی نیز دارد و گاهی اعتبار یک کشور را به خطر می اندازد. در جریان همین اتفاقی که افتاد، از 26 مهرماه، کشور ما در اخبار برگزیده جهانی بود و در شبکه های مجازی، ویدئویی این اتفاق، یک میلیون و 400 هزار بازدید داشته که آمار خیره کننده ای است؛ درحالی که مورد دیگری نزدیک به اتاق ما، تنها 86 هزار بازدید داشت. خلبانی، اصولا نوعی هنر است.

*هنر یا تجربه؟

هنر با تجربه و سابقه به دست می آ ید؛ البته اضافه بر سواد و دوره ها.

*نگران ترین عضو خانواده شما نسبت به وضعیت تان کیست؟

همسر و بچه ها و مادر و پدرم. مادرم همیشه با چشم های گریان دعایم می کند، پدرم نیز دعایم می کند. حس می کنم که موفقیت هایم را نیز مدیون دعاهای مادرم هستم.

*اولین شخصی که بعد از این اتفاق، شما را در فرودگاه به آغوش کشید؟

مسوولان عملیات، کاپیتان قاسمی و کاپیتان ادراکی.

*از اعضای خانواده چطور؟

بچه ها دانشگاه بودند و متوجه نشدند. وقتی متوجه شدند که مقابلشان در خانه بودم. خانمم چشمانش پر اشک شده بود و می گفت که آن روز، خیلی هیجان و اضطراب داشت. به او گفتم صندوق صدقاتت خوب کار کرده و برایش قضیه را تعریف کردم. عادت دارد که برایم صدقه کنار می گذارد.

*واکنش ها در محل زندگیتان چطور است؟

همه خبر دارند و اظهار لطف می کنند. من مثل مردم نگاه نمی کنم و تخصصی با این قضیه برخورد می کنم. هرکدام از همکارانم هم اگر بود، این کار را می کرد. من فقط وظیفه ام را انجام دادم.

*مگر بد است حالا که این کار را کرده اید، شما را تیتر کرده اند؟

بد نیست، کسی هم بدش نمی  آید، رونید طبیعی است...

*می دانید! فرهنگ خوب کارکردن در کشور ما کمی دچار اشکال شده و به همین سبب هم هست که وقتی کسی کارش را فوق العاده انجام می دهد، مایه تعجب می شود.

اتفاقا یکی از دوستانم می گفت که در این دوره و زمانه، هر کسی که به وظیفه اش خوب عمل کند، جای قدردانی دارد. من فقط وظیفه ام را انجام دادم.

*راستی از آسمان چه خبر؟ ما که می ترسیم برویم آن بالاها، شما به ما بگویید که آن بالاها چه خبر است؟

(با لبخند) هرجا که بروی، آسمان همین رنگ است، فقط زیر پایتان فرق دارد.

*تهران که آسمانش اصلا رنگ ندارد از بس کثیف است...

شما از پایین به بالا نگاه می کنید، ما از بالا به پایین. از آن بالا، واقعا بسیار پاک و تمیز است.

*پس همیشه بالاتر از بدی ها ایستادن، خوب است؟

بله.

*شوخی می کنید یا واقعا اعتقاد دارید؟

عملا در زندگی ام دارم می بینم. وقتی که بالاتر باشی، آلایشی نیست؛ آلایش ها را هم خودمان تولید می کنیم.

*آن بالاها تنها که نیستید؟

نه، معمولا دو، سه نفره هواپیما را هدایت می کنیم.

*شما که همیشه آن بالاها هستید و امکان خطر برایتان وجود دارد، نگاه تان به مرگ چطور است؟

نگاه خاصی مرا درگیر خودش نکرده. من به پرواز عادی نگاه می کنم. اگر آدم کارش را درست انجام بدهد، دیگر نیازی نیست نگران مرگ باشد. روزی خواهم مرد، ولی نه به دست خودم، چون کارم را درست انجام می دهم.

*راستی، بر و بچه های فک و فامیل درباره کار هم با شما مشاوره می کنند؟

بله، همیشه عده ای هستند که علاقه به پرواز دارند.

*درباره زندگی و موفقیت چطور؟

بله، می آیند و صحبت می کنند.



*فکر می کنید جوانان ما، چطور آدم هایی هستند؟

بسیار فعال، باشعور، باشخصیت بوده و روزی باعث اعتلای این کشور خواهند شد. این نسل، نه تنها یک نسل، که چند نسل از ما جلوترند؛ به واسطه تکنولوژی. اقعا به صورت تصاعدی، از ما جلوتر زده اند.

*ماندگارترین تصویر از این ماجرا، که هنوز توی ذهنتان مانده؟

یکی از مسافران ما، دکترای رشته نفت از روسیه داشت و سی سال بود که در روسیه زندگی می کرد. آمده بود خانواده اش را ببیند. وقتی این اتفاق افتاد، چند روز بعد مرا هر طوری که بود، پیدا کرد و به خانه ام آمد. چشمانش پر از اشک بود. اسمش مانیلی کسرایی بود. می گفت دوبار به دنیا آمده، یک بار 32 سال پیش در بیمارستان و دفعه دوم ده روز پیش در هواپیمای من و به دست من. صورتش را بوسیدم و گفتم فقط وظیفه ام را انجام داده ام...

*در لحظه های قبل از فرودف فکر می کردید که این اتفاق، شدنی باشد؟

بله اطمینان داشتم.

*ضربان قلبتان در چه وضعی بود؟

خلبان مثل مسافران، دچار اضطراب نمی شود. جای احساس و منطق جداست. آن جا جای احساس نبود، جای منطق بود. منطق می گفت حالت اورژانسی پیش آمده، باید آن را به حالت آنرمال و سپس نرمال تبدیل کنم. کار خلبان اصلا همین است که آنرمال را به نرمال تبدیل کند نه این که برعکس کار کند. من هم همین کار را کردم.

*یعنی کاملا خونسرد بودید؟

کاملا. اگر در این جور مواقع احساسات و ترس را دخالت بدهیم، در کارمان دخالت خواهند کرد. از نر منطقی، دو ضرب در دو می شود چهار. ولی پای احساس که بیه میان بیاید، امکان دارد بشود پنج. نباید احساس و منطق را با هم ترکیب کرد؛ خاصه در شرایط بحرانی که تنها، حوزه اختیارات منطق است.

*و به عنوان سوال آخر، کاپیتان شهبازی! لطفا با مسافران خود صحبت کنید...

من به عنوان کاپیتان پرواز، اطمینان می دهم که در هر شرایطی، پروازی ایمن و مطمئن داشته باشند و هواپیمای جمهوری اسلامی، همه شرایط را برای یک پرواز ایمن فراهم کرده است. برای شان بهترین ها را آرزو می کنم، شاد باشند و موفق.








پدیده سال 2012 را به انگشتان خود ببندید و دیگران را حیرت زده نمایید! نوشته ها و اشکال مورد علاقه خود را در فضا رسم کنید، فقط کافیست دست خود را حرکت دهید تا امواجی از رنگ ها با حرکت دست شما در فضا رسم شود...
این محصول دارای 4 انگشتر می باشد که به دست شما بسته می شوند و هر کدام از آنها دارای LED با رنگ های مختلف هستند. پس از بستن انگشتر های لیزری بیمز بر دست خود فقط کافیست در تاریکی شب و یا محیط های تاریک یا نیمه تاریک دست خود را حرکت دهید تا امواجی از رنگ ها با حرکت دست شما در فضا رسم شود، همچنین می توانید نوشته ها و اشکال مورد علاقه خود را در فضا ترسیم نمایید و حیرت مشاهده کنندگان را برانگیزید.
همچنین با این محصول می توانید در مهمانی ها و مجالس هم لحظات خوشی را رقم بزنید، زیرا از انگشتر لیزری بیمز می توانید به عنوان رقص نور بر روی دیوار هم استفاده نمایید، فقط کافیست محیط شما نیمه تاریک یا تاریک باشد تا با حرکت انگشتان خود بر روی دیوار رقص نور فوق العاده زیبایی را ایجاد نمایید. این محصول برای اولین بار در ایران توسط فروشگاه اینترنتی میهن استور با یک سال گارانتی تعویض با قیمت استثنایی 11800 تومان عرضه می شود.

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 11800 تومان

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
تفریحی
پیشنهاد 2






اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    جنسیت شما ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3266
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 43
  • تعداد اعضا : 53
  • آی پی امروز : 484
  • آی پی دیروز : 659
  • بازدید امروز : 6,370
  • باردید دیروز : 6,416
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6,370
  • بازدید ماه : 114,661
  • بازدید سال : 658,778
  • بازدید کلی : 7,014,305
  • پخش زنده فوتبال
    مطالب پربازدید
    بازی انلاین مجله